گروه فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»- حمید زارع فارسانی؛ همه ساله از دیر باز تاکنون مراسم‌های ویژه ماه محرم با شور و هیجان خاصی در بین اقوام مختلف ایرانی برگزار می‌شود که یکی از عمده دلایل ثبات این حرکت را می‌توان در زنده بودن شعائر حسینی دانست؛ یعنی چون مردم هر دوره از زمان این احساس را دارند که حرکت پسر علی ابن ابی طالب (ع) از روی حقانیت بوده است و این احساس را به خوبی درک کرده‌اند پس با عشق به عزا داری می‌پردازند.
 
اما نکته قابل توجه در این بین آن است که راه های این شناخت معرفتی در زمان‌ها و دوره های مختلف به اقتضای زمان متفاوت است و کوتاهی کردن در امر شناخت برابر است با انحراف از مسیر اصلی.
 
متأسفانه باید گفت شواهد نشان می‌دهد که امروزه نیز با چنین بحرانی روبرو هستیم. به این معنا که گروه زیادی از کسانی که ظاهراً به عزاداری برای سیدالشهدا (ع) می‌پردازند حقیقت حرکت ایشان را فراموش کرده‌اند یا شاید اصلاً آموزش ندیده‌اند که هر گروه ضرر خاص خود را بر اجتماع دارد.
 
بدون شک وقتی گفته می‌شود کسانی که برای مظلومیت امام حسین (ع) اشک بریزند از شفاعت ایشان برخوردار خواهند شد، منظور اشکی است که از روی بصیرت و آگاهی ریخته شود نه از روی احساسات.
 
عزاداری‌های افراطی (قمه زدن)، مردم آزاری‌ها در حین عزاداری (استفاده از بلندگوهای قوی در مناطق مسکونی و در زمان‌های غیر مناسب)، اسراف‌ها (حرکت‌های ناشایستی که در تهیه و پخش غذا دیده می‌شود) و مداحی‌ها و اشعار ناشایست در وصف عاشورا نه تبلیغ دین و حفظ دین است، بلکه تفسیری ناصحیح از دین است که خیلی‌ها در ذهن خود آن را گماشته‌اند. البته خواست مخالفان مکتب اسلام نیز همین است.
 
باید گفت کسی که با اسلام مخالف است با صرف سینه زدن و اشک ریختن و عزاداری مسلمانان در محرم مخالف نیست، بلکه با سرمایه گذاری از همه توانش بهره می‌گیرد تا جوان مسلمان امروز را به گونه ای تربیت کند که حتی مراسم‌های محرم را سال به سال پرشورتر از گذشته بر پا کند، اما از تفکر و اندیشه حسینی بی خبر بماند؛ در حالی که نفس اسلام به پشتوانه اندیشه‌هایش برقرار است.
 
تاریخ را خیلی‌ها تکرار حوادث می‌دانند. شاید اتفاقاتی که برای جامعه مسلمانان امروز رقم می‌خورد، تکرار حوادث دوران شوکت آندولس باشد. در آن دوران که جنوب قاره اروپا تحت حکومت مسلمانان در آمده بود، این ناحیه از نظر علمی و فرهنگی چنان پیشرفتی داشت که به یکی از قطب‌های اصلی علمی جهان تبدیل شده بود، به گونه ای که علاقه‌مندان به علم در سراسر اروپا برای کسب دانش مجبور بودند به جنوب این قاره که تحت حاکمیت مسلمانان بود مهاجرت کنند.
 
این شوکت و عزت مسلمانان باعث شده بود تا دشمنان اسلام از هیچ طریق فیزیکی، توان روبرو شدن با مسلمین را نداشته باشند و کار به آنجا رسید که پاپ تنها راه شکست مسلمانان را تضعیف کردن بصیرت مسلمانان تشخیص داد و برای تحقق این امر از هیچ ترفندی فروگذار نبود تا جایی بعد از آلوده ساختن تدریجی و نسل به نسل مسلمین، توانستند قدرت را از آنان باز پس گیرند.
 
حال با توجه به داشتن تجربه نسبت به برنامه های دشمن در انحراف مسمانان از مسیر خود در گذشته، حملات دین ستیزان به مکتب عاشورایی را نیز می‌توان از جهات مختلفی برسی کرد که این حملات آنقدر نرم طراحی و اجرا می‌شوند که حتی عاشوراییان هم آن را لمس نمی‌کنند.
 
آنان به گونه ای طرح‌های خود را اجرایی می‌کنند که آرام آرام به کسی که تا دیروز حسینی بوده است، امروزه القاء شود که جنگ حسین و یزید اگر برای تصاحب حکومت نبوده پس یک جنگ قبیله ای بین دو قبیله بنی هاشم و بنی‌امیه بوده است که امروزه قرن‌ها از آن اتفاقی که در یک کشور عربی رخ داده است می‌گذرد و یا اینکه گریه و نوحه یعنی بازگشت به دوران خرافات، یعنی تحجر. و این زمان ذهن شخصی که توان مقابله با این حملات را نداشته باشد یا صورت مسئله را پاک کرده و به عزاداری بدون معرفت می‌پردازد، در مقابل این تهاجمات یا سر خم می‌کند و یا تسلیم می‌شود.
 
امسال پر رنگ‌تر از هر سالی شاهد مداحی‌هایی بودیم که نه توسط مداحان شناخته شده بلکه به وسیله خوانندگان پاپ و رپ تهیه شده بودند و بسیار ساده‌لوحانه است که این اتفاق را به دلیل احساس حق طلبی این خواننده‌ها بدانیم.
 
اگر در مداحی‌های امروز شعارهایی همچون شجاعت، ایثار، معرفت و شور حسینی، جای خود را فقط به عشق و موارد احساسی دیگر داده‌اند تصادفی نیست. چرا که حرکت عاشورای خود یک قیام بود و برای استمرار آن نیز به قیام برای تحلیل آن نیاز است و این قیام تنها با دم دادن صورت نمی‌گیرد بلکه با روشن گری برآورده می‌شود. و شاید این هم یکی از وظیفه تشکل‌های دانشجویی در دانشگاه‌ها باشد که حتی در مورد واقعه کربلا هم کرسی آزاد اندیشی برگزار کنند تا از طریق سربازان خط مقدم جنگ نرم بتوانند با این گونه حملات مقابله نمایند.